پخش زنده
امروز: -
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: گزارش جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره ایران، فاقد جنبههای فنی و کاملاً سیاسی است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، آقایان ابوالفضل ظهره وند عضو امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس شورای اسلامی و فریدون عباسی رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی ایران با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری به موضوع گزارش آژانس درباره برنامه هستهای ایران پرداختند و به سوالات در این باره پاسخ دادند. متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
سؤال: آقای ظهره وند، تحلیل شما از گزارش آخر آژانس چه است؟ چه هدفی پشت این است؟
ظهره وند: آقای عباسی که پیشکسوت هستند در سازمان اتمی خودمان، تصور من این است که آژانس و به ویژه مدیرکل و از قبل، اینها همواره یک رکن بودهاند از آن طرحی که امریکاییها و غربیها برای فشار روی ایران از ایشان استفاده میکردند. به رغم اینکه ادعا میکنند که ما رویکرد سیاسی نداریم. اما در همین کلیپی که نشان دادید، مدیرکل آژانس اشاره دارد به اینکه من نگران هستم یا نمیتوانم صلح آمیز بودن فعالیت هستهای ایران را تأیید کنم. این نه در اساسنامه آژانس و نه وظایف ایشان جایی برای اینکه من نگران هستم یا نمیتوانم تأیید کنم، مشخص است. میروند به سازمان و میبینند، اگر انحرافی صورت گرفته است، معضل و مشکلی وجود دارد، میگویند بله انحراف صورت گرفته است. اگر هم نه، در چارچوب فنی و حقوقی باید موضوع را بررسی کنند. اما همواره مسئله ما با نگاه سیاسی بوده است، به نظر من خود ما هم مقصر بودهایم. ما وقتی که پذیرفتیم که به صورت عضو استثنایی بیاییم و مسئله را به صورت سیاسی با سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان جلو ببریم، یعنی پذیرفتهایم که مؤلفه سیاسی را در پرونده هستهای ایران وارد کنیم.
سؤال: یعنی میشد این را با مسیر دیگری پیش میرفتیم؟
ظهره وند: ما طبق همان نرمهایی که وجود دارد، یعنی پادمان، اساسنامه، بازرسیهایی که دارد انجام میشود، همان کاری که برای دیگر کشورها دارد صورت میگیرد. اما پذیرفتیم که اول باید با سه کشور جلو برویم که آنها نگاهشان صرفاً سیاسی بوده است و هیچکدام فنی نبودهاند. سه کشور و سه وزیر خارجه نشستند و مسئله رویکردها و نگرانیهای سیاسی شان را با ایران مطرح کردند.
سؤال: یعنی میشد غیر سیاسی مسئله را پیش برد؟
ظهره وند: بله، ما خودمان پذیرفتیم با حسن نیت و با اینکه میرویم اعتمادسازی کنیم. اصلاً جایی برای این مباحث نیست برای فعالیتهای هستهای هر کشوری. شما فقط آنجایی که تخلف اثبات میشود، صورت گرفته است، وارد کار میشوند. بازرسیها دارد انجام میشود، همه آن نرمهایی که ما رفتهایم امضاء کردهایم و پذیرفتهایم دارد اعمال میشود؛ بنابراین دیگر نیازی به اینکه ما مؤلفه سیاسی را وارد کنیم، نیست ولی ما این کار را کردیم.
سؤال: آقای عباسی، آیا شما هم بر این معتقد هستید، آژانس بیشتر یک بازیگری سیاسی دارد انجام میدهد تا یک نظارت فنی. آژانسی که رویکرد سیاسی دارد شما میتوانید بدون مستمسک قرار دادن مسائل سیاسی و ورود به مسائل سیاسی مسائل را کاملاً فنی پیش ببریم و با اروپاییها کاری نداشته باشیم و مستقیماً با آژانس فنی کار کنیم؟
عباسی: این حرف، حرف درستی است که یک مسئله حقوقی تبدیل به مسئله سیاسی شد و این اشکال از سال ۸۲ تا سال ۸۴ وجود داشت و به طرق پنهانی باز ادامه داشت در کشور خودمان، تماسهای غیررسمی که گرفته میشد و بعد دوباره از سال ۹۲ هم همین رویه تکرار شد. ما اگر برگردیم به گذشته اینکه ورود آقای گروسی که در این گزارش که دادید یک مقداری شاید ماهیت آن روشن شود. آن زمان که آمد بعنوان مسئول دفتر آقای آمانو مدیرکل قبلی آمد. چون این کشورهای غربی ترس این را داشتند که آقای آمانو و یکی دو تا از معاونین او تخصصیتر به موضوع نگاه میکنند، حاضر نیستند که خیلی بحث را سیاسی پیگیری کنند. چون من برخورد مستقیم با آنها داشتم میتوانم یک ضریب تصحیح هم به موضوع بزنم. این بود که آقای گروسی اضافه شد که آقای آمانو را کنترل کند توسط امریکایی ها. الان هم همین اشارهای که اینجا شد یا آقای ظهره وند اشاره کردند این است که ایشان داعیه بالاتری دارد و یک پاس گل به غربیها میدهد که او را بعنوان دبیرکل سازمان ملل متحد انتخاب کنند. پس این شخص رفتار سیاسی دارد، قانون کار نمیکند و از اساساً با موضع گیری که این دفعه در گزارشی که داده است، مسئلهای را که باید حقوقی گزارش بدهد، تبدیل کرده است به گزارش سیاسی.
سؤال: قبلاً هم همینطور بوده است؟
عباسی: قبلاً ما با این فرد خصوصی هم صحبت داشتهایم و معاون آقای آمانو اینها در یک اتاقی نشستند، کارشناسهای ما با اینها صحبت کردند و استدلال کردند و اینها قبول کردند و تقریباً امضاء کردند که مسائل تمام شود، این برای سال ۹۱ است. به محض اینکه برگشتند به اتاقی که بقیه معاونان آقای آمانو بودند، از جمله خانم لارا راک بود که معاون حقوقی آژانس بود، تا او متوجه شد که اینها با ما به توافق رسیدهاند و امضاء کردهاند، اصلاً پرخاش عجیبی کرد به معاون تخصصی آقای آمانو و بلافاصله تماس گرفت و اینها را مجبور کردند که امضاء را پس بگیرند و چیزی را امضاء نکنند. ما این تجارب را داریم در اینکه اینها را دعوت کنیم، هدیه بدهیم، اصلاً اینها فایدهای ندارد. یعنی فکر کنیم که مثلاً افراد ما بعضاً فکر میکنند سیاستمدار هستند، نشستهاند یک سیگار مناسب هم به طرف دادهاند، سیگارش را دود کند. یک مقداری مسائل سیاسی، مسائل بین المللی را باید جدیتر بگیریم. ببینید یک گزارشی است آژانس آقای آمانو کار خوبی کرده است، یک گزارش خوبی داده است، به ضرر ما است، اما گزارش از یک دیدگاه خوب است. سال ۲۰۱۱ گزارش جی او وی ممیز ۲۰۱۱ ممیز ۶۵، کل اطلاعاتی که سرویسهای امنیتی توسط کشورها به آژانس دادهاند را مکتوب کرده است و یک ضمیمه هم همراه آن گزارش دارد که ریز ریز برنامه مثلاً ساخته شده برای ما را آنجا بیان میکنند. این گزارش مبنای خوبی است برای اینکه ما بدانیم اصلاً کدام آدم ها، کدام تخصصهای ما را ترور خواهند کرد. یعنی من از روی آنها میفهمیدم که چه تخصصهایی را ترور میکنند. آن گزارش نشان میدهد ما با آن رفتهایم و صحبت کردهایم، آقای آمانو، که شما میخواهید ما سلاح کار نکنیم، ایشان هم گفته است بله. من رودرو با آقای آمانو و معاونان او صحبت کردهام، مردم خوب است که بدانند چقدر دیپلماسی کشور فعال بوده است، گفتوگو فعال بوده است، جامعه فقط مربوط به یک جناح خاصی نیست، ما باید ملی به موضوع نگاه کنیم. آقای آمانو به من گفته است بله ما میخواهیم این کار نشود. من هم به صراحت گفتهام خب، از نظر تخصصی در یک چیزهایی کشور ما پیشرفته است و مشکلی در این زمینه نداریم اگر بخواهیم کار کنیم ولی ما میخواهیم بازوی تخصصی آژانس شویم برای خنثی کردن سلاح بقیه، آیا ایشان به من جواب داد، من حاضر بودم بنشینم روی بند بند گزارشش صحبت کنم که اینهایی که میگویید ایران این کار را کرده است، ممکن است این تخصصها در ایران وجود داشته باشد به دلیل رشدی که دانشگاههای ما داشتند، رشدی که صنایع ما داشته است. وقتی که این رشد برای رشتههای دیگر ایجاد شده است، ممکن است از آن هر استفاده دیگری کرد. اینها دلیل بر این نیست که ایران ازام پی تی انحراف دارد. به هر حال من مشکل را از ذهنیات یک جریان فکری در جامعه میدانم که یک پرونده حقوقی را تبدیل به پرونده سیاسی کردهاند، رفتند با این سه کشور اروپایی یعنیای ۳ صحبت کردند و بلافاصله آنها بعد از هر صحبت من اسم آن را میگذارم عقب نشینی، نه تعلیق داوطلبانه، آن دوستان ما، افراد داخلی که مذاکره میکردند، میگفتند تعلیق داوطلبانه. نه اینها خاصی بود که آن سه کشور اروپایی به ما تحمیل میکردند و تیم مذاکره کننده ما هم میپذیرفت که آنها را انجام بدهد. خوشبختانه از سال ۸۴ تقریباً در مردادماه قرار شد آن تعلیقها برداشته شود، چرا، چون تفکر دیگری در کشور آمد دستگاه اجرایی را در دست گرفت و اشتباهات گذشته جبران شود. بلافاصله همین کشورها شروع کردند قطعنامه شورای امنیت را علیه ما دادند و متأسفانه جریانهای سیاسی سوءاستفاده کردند. نگفتند اینها محصول قطعنامههای شورای حکام بوده است که ما عقب نشینی کردهایم و دریافت کردهایم، آنها هیچ امتیازی در آن دوره به ما ندادند و فشارها را هم بیشتر کردند. الان هم همان جریان ادامه دارد و در این گزارش جدیدی که آقای گروسی به شورای حکام داده است، باز ما همان چیزها را میبینیم، همان مسائلی که بسته شده را دوباره باز کردند یا میگویند اصلاً اینها بسته نشده است.
سؤال: آقای ظهره وند، الان در شرایطی این گزارش منتشر شده است که ما داریم از این سمت با امریکاییها مذاکره غیر مستقیم میکنیم، از یک طرف چماق اسنپ بک دست اروپایی بالای سر ما است، از یک طرف سال پایانی برجام است و مسائل مختلف. شما فکر میکنید بیشترین انگیزه آژانس از این کار چه است، آیا میخواهد در مذاکره با امریکا، امریکا امتیاز بیشتری بگیرد اسنپ بک یا مکانیزم ماشه را میخواهند فعال کنند، در برجام که سال پایانی آن است میخواهند پرونده باز بمانند، در شورای حکام میخواهند قطعنامه علیه ایران صادر کنند، چه انگیزهای باعث این گزارش شده است؟
ظهره وند: اعتقاد من این است که آژانس کارگزار است. اینطور نیست که منافع مشخص و جدای از اتحادیه اروپا یا امریکاییها یا رژیم صهیونیستی داشته باشد. اما یک اهرم بسیار مؤثر است و از یک وضع و جایگاه حقوقی هم برخوردار است. آژانس که کار آن حمایت ازام پی تی است، هم برای اینکه بتواند کشورها را کمک کند به تکنولوژی صلح آمیز هستهای دست پیدا کنند، نظارت و کنترل داشته باشد. منتها اعتقاد من این است که ما الان با یک سونامی مواجه هستیم که یک فشار چهار وجهی را روی ایران دارد همزمان میآورد که یک بعد آن همین گزارش آقای گروسی است به استناد سفر معاون اش به تهران و دیدم در گزارش آورده است که بله وضعیت غنی سازی در ایران به سطح خطرناکی رسیده است و از ۳۰۰ کیلو هم عبور کرده است. این گزارش نمیآید عنوان کند که بله شما برجام را به هم زدهاید، زدهاید زیر میز ترامپ، ایران را هم فعالیت هایش را طبق نرم و اساسنامه انجام میدهد، غنی سازی هم به طور اتوماتیک بالا میرود. نه هیچ کجایام پی تی ممانعت گذاشته است و ممنوع کرده است غنی سازی حتی تا ۹۰ درصد هم اشارهای نشده است و اینکه ما هم به صنعتی دست پیدا نکردهایم که بخواهد انحرافی صورت بگیرد، این را نمیگوید، میگوید ما نگران هستیم، وضعیت خطرناک شده است و رسیده است به یک شرایطی که باید به آن جدی برخورد شود، آن هم در آستانه نشست شورای حکام. از آن سمت فشار دوم برمی گردد به اتحادیه اروپا که میگوید ما به هر حال اگر ایران نخواهد همکاری کند، ما ناگزیر هستیم که برویم به سمت فعال کردن مکانیزم ماشه. یک دلیل از این نگرانی و انگیزه را هم میگذارند روی گزارشی که گروسی داده است. از آن سمت رژیم صهیونیستی دائماً دارد داد و بیداد میکند که من میخواهم به ایران حمله کنم باید تأسیسات هستهای ایران را حملات نظامی از کار بیندازیم. از سمت دیگر ترامپ است که لیدر این کار و رهبری این سناریو را برعهده دارد و تا مرز این رفته است که یا توافق میکنید با آن فهرستی که من برای شما آماده کردهام یا اینکه وضعیت بسیار دشواری خواهید داشت. یعنی شما گزاره دیگری برای چانه زنی ندارید و وقتی هم دیدند که تهران یک واکنش جدی تری را نشان داد، من خبردار شدم که مثل اینکه عمانی را دوباره یک طرح دیگری را دادند، ترامپ یک مقدار فیتیله را پایینتر کشیده است.
سؤال: کنسرسیوم را میگویید؟
ظهره وند: یک بخشی کنسرسیوم است ولی اینکه تعلیق در مقابل بخشی از تعلیق بخشی از تحریم ها. چون به هیچ عنوان تحریمها با هر اتفاقی که ما شکل دادهایم، هر نوع همکاری که ما با اینها همراهی کنیم، اتفاق نمیافتد، چون من دیدم هم در کنگره و هم در سنا یعنی مجلس نمایندگان و کلاً در کنگره، قطعنامه صادر کردند که تحریمها به هیچ عنوان لغو نخواهد شد.
سؤال: حتی آنهایی که هستهای است؟
ظهره وند: فرق نمیکند، آنچه که کنگره تصویب کرده است.
سؤال: چون یک هفته پیش بود که وزیر خارجه امریکا بود که گفت اگر لغو تحریم شود، صرفاً شامل تحریمهای هستهای خواهد بود؟
ظهره وند: این بخش را میگویند ولی در مجموع تحریمها دو شاخه میشوند، تحریمهایی که محصول مصوبه کنگره است و یا تحریمهایی که به امضای رئیس جمهور رسیده است. ما در برجام هم خاطرمان است در دورهای که ترامپ روی کار آمد، ۱۸ ماه سه تا شش ماه ایشان آمد و تعلیق کرد و گفت شما میتوانید نفت را بفروشید. یک همچنین امتیازی را به خودش داد و بعد هم متوقف شد و از برجام بیرون آمد. الان هم دارند همان سناریو را میروند، ضمن اینکه تا الان هم هیچ اشارهای نداشتند به اینکه در تحریمها تغییری خواهند داد. ولی این موضع کنگره به نظر من درخور توجه است که الان مصوب کردهاند که به هیچ عنوان تحریمها لغو نخواهد شد و کماکان به قوت خود باقی خواهد ماند.
سؤال: یعنی عملاً مذاکره برای لغو تحریمها بی فایده است؟
ظهره وند: این هم یک نکته است. البته من دیدم که ترامپ یک موضوع دیگری را اشاره میکرد و اینکه ما اگر رسیدیم به این هدفی که بسیار بسیار هم درخشان است برای ملت ایران، اگر ما به این هدف دست پیدا کردیم، تجارت با ایران میتواند فعال باشد، یک موضع بسیار آبکی. اما شرایط شرایطی است که این سناریو را هم آژانس و هم رژیم صهیونیستی و هم امریکاییها و هم این سه کشور اروپایی و کلاً اتحادیه با هم دارند روی ایران فشار میآورند که باید روی آن بحث کنیم.
سؤال: آقای عباسی، برگردیم به گزارش آژانس، آیا در این گزارش اخیر نکات جدیدی در آن مطرح شده است، آن ادعاهایی که میشود راجع به مکانهایی که میگویند ایران اعلام نکرده است، فکر میکنم اینها همه قبلاً در گزارشها بوده است و ایران راجع به آنها توضیحات را داده است و مسئله حل شده بود، درست است، نکات جدیدی الان در گزارش آژانس است نسبت به گزارشهای قبلی؟
عباسی: آنها همیشه طوری مینویسند که دوباره بتوانند باز کنند میگویند ما نبستیم ما تا این جا نگهداشتیم هرموقع دوباره اطلاعات جدیدی برسد اینها را باز میکنیم، مکانهایی که اینها روی آن بحث دارند جالب است هم در لویزان است، در آباده و تورقوزآباد و ورامین است اینها چیزهایی است که اشاره شده و اینها قبلا هم جواب دادیم مثال من مصاحبهای هم چند سال پیش در مجلس داشتم که خبرنگار از من پرسید من باز اشاره کردم به قبل که خودم مسئولیت داشتم من اجازه نمیدادم جایی بازدید شود جایی که مکان هستهای نیست طبق قانون من برخورد میکردم خوشبختانه دبیر شورای عالی امنیت ملی هم در آن زمان به نظر کارشناسی بنده و همکارانم اهمیت میداد ما نظرمان این بود که هرجا که اینها میگویند که آن جا را میخواهیم بازدید کنیم و آن جا سایت هستهای نیست حتما یک چیزی آن جا وجود داد و خودشان گذاشتهاند این نظر را از سالهای ۹۰ تا ۹۲ هم داشتیم و در سالهای بعد هم که این جاهایی که مطرح کردم مثل تورقوزآباد و آباده، چون لویزان برای خیلی قبل بوده، اینها توضیحات هم برایشان داده شده ولی آنها اصلا توضیحات ما را قبول نمیکنند و میگویند قانع نشدیم یعنی یک چیزی را مطرح میکنند شما هر پاسخی بدهید میگویند قانع نشدیم، من نظرم این بود که هرجا را آنها رویش دست بگذ ارند قبلا خرابکاری صورت گرفته یعنی آمدهاند آن جا یک آلودگی ایجاد کردهاند که ما نمیدانیم، ما میگوییم بازرسان این کار را نمیکنند یعنی اخلاق حرفهای را حتی ظاهر، چون دوربین دارد آنها را میگیرد، این کارها را نمیکنند، از قبل افرادی وارد کشور شدند مثلا شما ببینید قاچاق یا مواد مخدر در کشور ما چطور وارد میشود و همه جا هم میرود یک مقداری از آن پخش میشود پس کسی که میخواهد در حد میکروگرم آلودگی بیاورد جایی بریزد خیلی راحت میتواند آن را حمل کند حتی خودش هم آسیب نمیبیند، چون میتواند آن را داخل کپسولی چیزی حمل کند و ببرد جایی را که گفتهاند آلوده کند حالا بازرس آژانس صاف میرود همانجا را بازرسی میکند شروع میکند از جاهای مختلف نمونه برداری کردن، بالاخره آن جا را هم نمونه برداری میکند یا خیلی جالب است فکر میکنم در اطراف آباده جایی است که آن جا را در حد ذره میگوید من پیدا کردم اتفاقا دوستان آمدند از من پرسیدند چنین مادهای را شما نظرت چیست که از نظر تخصصی میخواستند بدانند، من گفتم امکان ندارد این ماده اصلا در ایران تولید شده باشد چه برسد در آن نقطه یعنی اگر یک جا در تهران یا بوشهر آن ماده آن هم اگر سوخت باز شده باشد آن ماده میتواند وجود داشته باشد در آن جا مثلا این همه دور از بوشهر و تهران آن جا چکار میکند این ممکن است یک آلودگی برای چیز دیگر حتی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی باشد، تاریخچه را بررسی کردند دیدند بله آن جا یک سری خارجی آن جا بودند از قبل از پیروزی انقلاب ممکن است دستگاه آنها یا کفششان این آلودگی را داشته باشد، همینها را هم پاسخ گفتند آژانس قبول نمیکند، چون میخواهد موضوع را باز نگهدارد و معمولا اینها گذاشته میشود عوامل رژیم صهیونیستی که میآیند این جا حتی ترور میکنند یعنی نمیتوانند خرابکاری انجام دهند؟ حتی در اماکن تحت حفاظت ما هم دیدیم خرابکاری در تاسیسات هستهای ما انجام شده با همه زحمتی که دوستان حفاظت امنیتی میکشند ولی هجمه دشمن این قدر زیاد است که ممکن است یکی دو تا هم مورد از دست در برود خطای آماری میتواند صورت بگیرد، ما با یک چنین جوی طرف هستیم حالا آمدند فشار را روی جامعه با تحریم و اینها زیاد کردند که مردم را عاصی کنند و فکر کنم از آن طرف هم تبلیغ میکنند که اگر برویم توافق کنیم و امتیاز بدهیم یا حتی غنی سازی را بگذاریم کنار مسئله حل میشود یا عبارتی که مطرح شد کنسرسیوم، مگر این کشورهای حاشیه خلیج فارس تا حالا درخواستی کردند که ایران کمکشان نکرده باشد، کنسرسیوم برای چه میخواهیم تشکیل دهیم، برویم غنی سازی را کجا انجام دهیم مثلا شایعه است ببریم در یکی از این جزایر سه گانه یعنی در باره اصل حاکمیت ما هم آن جا میخواهند شبهه ایجاد کنند با یک تیر دو نشان بزنند و مسئله جزایر را به نفع کشورهای حاشیه خلیج فارس حل کنند، ما اصلا نیازی نداریم وارد کنسرسیوم شویم آنها اگر میخواهند ما میتوانیم به آنها بفروشیم.
سوال: وزیر خارجه گفتند که کنسرسیوم ایده بدی نیست، اما بعنوان جایگزین غنی سازی داخل نمیتواند مطرح شود.
عباسی: ایشان حرف درستی زده که جایگزین غنی سازی نیست من هم همین را میگویم ولی ما چه مشکلی داریم که آمریکا بیاید آن جا در کنسرسیوم حضور داشته باشد ما آمریکا را برای چه میخواهیم ما خودمان بلد هستیم و خودمان صاحب فناوری هستیم هم دانش و هم فناوری را داریم.
سوال: تحریمهایی که شدیم که تحریمهای آمریکا است و الان آمریکا است که میخواهد؟
عباسی: اگر ما تحریم هستیم خوب آمریکا برای چه میخواهد بیاید با ما کار کند، ما تحریم هستیم خودش هم نباید بیاید چطور برای بقیه کشورها اعمال میکند حالا این جا که خودش شده میخواهد بیاید در این کار شریک شود.
سوال: آن موقع تحریمها را برمی دارد و میآید.
عباسی: اگر تحریمها را برداشت ببینید ما گام اولیه را برداشتیم ما برجام خسارت بار را پذیرفتیم، برجام یعنی این که ما هرچه آقای آمانو در ۲۰۱۱ گفته در آن گزارش و بدتر از در ۲۰۱۴ گزارش جی او وی گزارش ۲۰۱۴ ممیز ۱۰ آن جا یک جمله دارد که میگوید هرچه در گزارش ۲۰۱۰ گفتم در این سه سال اطلاعات دیگری به دست ما رسیده که آنها را بیشتر تائید میکنیم یعنی غیر از این که آنها تائید شده بوده از نظر آنها در ۲۰۱۱ خوب بر مبنای این مگر ما نرفتیم برجام را امضا کردیم، در داخل کشور اجرایی اش کردیم آنها بسنده کردند؟ مردم چرا از این تجربه نباید بهره ببرند که ما یک بار رفتیم گفتیم خیلی خوب شما این گزارشها را میگویید قبل از ۲۰۰۳ ایران این فعالیتها را کرده، فرض بر این که آن درست باشد یعنی گزارش آژانس بوده اگر این درست است پس ما بر مبنای گزارش ها، شک و شبهه ها، گزارشهای آژانس هرچه بوده اطلاعاتی که کشور ثالث داده این دفعه هم اشاره کرده منظورش هم رژیم کودک کش صهیونیستی است خوب معلوم است صهیونیستها میروند گزارش میدهند و میخواهند نهادهای بین المللی را به جان ما بیندازند، چون الان همه کشورها بسیج شدند و دارند میشوند که آن رژیم را به خاطر جنایتهایی که در غزه کرده مورد تهاجم قرار دهند تضعیف شود او الان آمده دارد موضوع را در این شرایط برعکس میکند میخواهد ایران مورد تهاجم قرار بگیرد باید حواسمان به این باشد که این دشمنی با ما تمامی ندارد و ما رفتیم در برجام پذیرفتیم محدودیتها را ولی چرا آنها عمل نکردند همین کشورهای اروپایی عمل نکردند و آمریکا هم خارج شد آنها تازه باید بیایند خسارت به ما بدهند و ما باید مطالبه خسارت کنیم در این چند سال.
سوال: شرایط آقای ظهره وند خیلی پیچیده شده الان چند جبهه باز شده که هم تحلیلش و هم این که چه واکنشی باید نشان داده شود خیلی نیاز به ظرافت و دقت دارد شما فکر میکنید که ایران باید چه راهی را در پیش بگیرد؟
ظهره وند: قبل از این که به سوال شما پاسخ دهم آقای دکتر اشاره داشتند به این که اینها اساسا برنامه شان بر حل مسئله نیست، چون مسئله را هم خودشان شکل دادند و از این طریق میخواهند که نفوذ خودشان را اعمال کنند و برسند به کنترل کامل ایران و این کنترل را هم در تمامی حوزهها میخواهند ترامپ خوشبختانه یک مقدار شفافتر است و با قبلیها فرق میکند و صریحا میگوید که توافق جامع را میخواهد و این که اینها بدعهدی هم میکنند و عمدا سعی میکنند که این استخوان را لای زخم نگهدارند من در دبیرخانه شورای امنیت هم آن موقع شاهد بودم هم در دوره آقای البرادعی که آن مدالیته را ما آن جا با آنها رفتیم که همکاری بود با سازمان انرژی اتمی و این که ما به کلیه سوال هایشان جواب دهیم اگر به جمع بندی رسیدیم که امضا کنند دیگر بگوییم مسئله حل شد، این اتفاق نیفتاد و علیرغم آن پنج سوال اصلی که داشتند و همکاری خوبی هم که صورت گرفت پنج امضا هم از آقای مرحوم البرادعی گرفتیم پرونده باز به شورای امنیت رفت نکته بعدی همین آقای آمانو، ایشان بعد از این همه صحبتهایی که شد و با سازمان و این ور و آن ور راجع به مسئله پیام دی بود فعالیتهای نظامی احتمالی، دست آخر بعد از کلی همکاری که رفتند این جا را هم دیدند، همه سایتهایی را که میخواستند یک بار اجازه دادند که رفتند بازدید کردند، گفت ما ۲۰۰۳ به قبل را قبول پاک میکنیم، ۲۰۰۹ به بعد هم ما داریم کار میکنیم تحت کنترل است آن هم قبول ولی هنوز ما بین ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹ این شش سال متقاعد نشدیم وقتی این واژه را میگوید حالا من چگونه میتوانم مثلا بعنوان رئیس سازمان یا مسئول پرونده هستهای در ایران او را متقاعد کنم، میخواهم بگویم اساس بر این است که ایران را به عنوان یک کشور استثنایی و تهدید علیه صلح و امنیت جهانی و اتهاماتی که وارد میکنند از جمله در حوزه فعالیتهای هستهای ما را در جایگاه متهم نگه دارند اینکه ما رفتیم آن توافقنامه را به آنها جلو بردیم رسید به سعدآباد خطای استراتژیک بود یعنی آمدیم پذیرفتیم ما استثنا جدا از همه اعضای آژانس بیاییم و برویم وارد تعامل شویم آن هم با سه کشور اروپایی در صورتی که آنها خودشان هم به اندازه ما هم وزن هستند در آژانس یک رای دارند و ما باید با آژانس طرف باشیم قبول کردیم که با ما استثنا برخورد کنند همین ماجرا تبدیل شد به مسئله توافقنامه سعدآباد. از آنجا به بعد واقعیت این است که ایالات متحده و رژیم صهیونیستی امروز در بدترین وضعیت خودشان قرار دارند آمریکاییها علت گرفتاری خودشان را هم الان ایران میدانند یعنی اول ایران، روسیه و بزرگتر آن چین یعنی این سه کشور را به عنوان عواملی محاسبه میکنند و اعلام هم میکنند که یک جانبهگرایی آمریکا را به هم زدهاند بحث، بحث امنیت ملی آمریکا است بحث، بحث موجودیت رژیم صهیونیستی است صریحاً میگویند طی ۱۰ سال گذشته ایران تبدیل شده به یک بازیگر بلامنازع منطقه غرب آسیا و آنها الان میخواهند این را برگردانند. الان در اوکراین ماجرای اوکراین را با چه هدفی شکل دادند؟ درست است انگشت اتهام را میبرند طرف روسیه ولی عامل اصلی خودشان بودند و تلاش کردند که ببینند اینجا میتوانند روسیه را گیر بیندازند که الان خودشان گیر افتادهاند، بحث جنگ تعرفهها در چین را هم که شاهد بودید تا ۱۴۵ درصد هم تعرفه وضع کردند و دیدند این هم فعلاً نشد، لذا همزمان آمدند روی حلقه دیگری که اصل ماجرا در غرب آسیا است یعنی ایران و حوزه مقاومت، ما مسئله را یک مقدار کلانتر ببینیم و بحث این است که بود آنها در نبود ما است و به عکس آن یعنی ما یا در شکل بازدارندگی باید مسئلهمان را با غرب و آمریکا حل کنیم.
سوال: یعنی ایران، چین و روسیه منظورتان است؟
ظهرهوند: حالا در بازدارندگی ظرفیتهایی ما داریم، مقاومت یک ظرفیت است، توان ظرفیت سخت خود ما که الان بازدارندگی را ایجاد کرده است.
سوال: نه، این کلان که شما اشاره میفرمایید بحث و مذاکره کجای این ماجرا قرار میگیرد؟
ظهرهوند: ماجرایی که الان دارند این است که ایران را الان سرگرم نگه دارند که به راه حل دیگری نپردازد این واقعیت مسئله است شما میبینید ابتدا آقای ترامپ گفت ما هیچ مشکلی نداریم ملت ایران میخواهند یک ملت سعادتمند باشند.
سوال: یعنی شما معتقد هستید مذاکره نباید ادامه پیدا کند؟
ظهرهوند: مذاکره به این شکل را من به آن نقد داشتم در کمیسیون هم که آمدند من نقد کردم گفتم شما اولاً در این وضعیتی که هیچ کف و سقف مطالبه طرف را روشن نکردید دارید مذاکره میکنید، طرف عنوان میکند من نگران هستم که ایران دارد میرود به سمت تولید بمب فقط، بعد که میرود مذاکرات غیر مستقیم انجام میشود میبینند مسئله بمب نیست مسئله امحاء ظرفیتهای هستهای ایران و بعد رسیدن به ظرفیتهای دفاعی و موشکی ایران و بعد رسیدن به ظرفیتهای منطقهای ایران، یک فهرست دارد و بعد هم با آن ادبیات صحبت میکند نمیآید بگوید ما آمدهایم مثلاً سر این لیوان آب مذاکره کنیم دو سومش برای ما یک سومش برای شما، آمده میگوید من فهرست مطالباتم را جلوی شما میگذارم یا میپذیرید و یا اینکه مثلاً جنگ میشود اسم اینکه مذاکره نیست یعنی ما را هم از یک طرف ضعیف سعی کردند نشان بدهند، رفتن سر میز مذاکرات را و بعد هم ما ساکت هستیم من در بحثهای مختلف در شبکههای مختلف راجع به آن صحبت کردم، جمعبندی من این است که اینها اگرچه خودشان صریحاً اعلام میکنند دنبال لیبی سازی ایران هستند تصورشان این است که ایران از موضع ضعف رفته سر میز مذاکره این هم یک نکته است در حالی که ایران ابرقدرت منطقه است و حتی جهان در ظرفیت نرم ایران باید مسئله را برای همیشه در شکل بازدارندگی ببیند.
سوال: چگونه؟
ظهرهوند: ظرفیت ما، روسیه و چین به همین راحتی، یعنی ما الان دشمن مشترک داریم منافع مشترک داریم عضو بریکس هستیم، عضو شانگهای هستیم، مسائل ما یعنی ضربه ما، بعد ضربه به روسیه است، ضربه به روسیه بعد ضربه به ما است، ضربه به هر دوی ما ضربه به چین است، اما چین را یک جور دارند مشغول میکنند، روسیه را یک جور مشغول میکنند، ما باید چند جانبهگرایی را در جهان کلید بزنیم.
سوال: این انگیزه که شما از آن صحبت میکنید که ایران مثلاً یک اتحادی، آیا در چین و روسیه هم به این نسبت راجع به ایران وجود دارد؟
ظهرهوند: قطعاً، شما الان استراتژی یک جاده یک کمربند را ببینید وضعیت چین را ببینید و برنامههایی که ریختند.
سوال: پس شما معتقد هستید که الان خیلی به مذاکره و توافق خوشبین نیستید و ما باید با روسیه و چین متحد شویم.
ظهرهوند: تعارض ما با آمریکا یک تعارض پارادایمی است یک تعارض زیستاری است او نمیتواند از ما بگذرد از هفت کشوری که آنها دو دهه قبل رویش برنامه داشتند ۶ کشور را از بین بردهاند ما هفتمی هستیم ژئوپولیتیک منطقه را آنها هدف گرفتهاند در مسئله غزه ما درسی از این روشنتر مگر در منطقه داریم چه بلایی سر سوریه آوردند.
سوال: آقای عباسی شما فکر میکنید الان چه راهکاری جمهوری اسلامی ایران باید در پیش بگیرد تا بتواند مسئله را حل کند؟
عباسی: من مسئله را در خارج نمیبینم یعنی میگویم مذاکره نمیتواند ما را به نتیجه برساند آن هم با آمریکاییها، چون معلوم است آمریکاییها زیاده خواهی میکنند و استکباری هستند که ما خودمان را از چنگال آنها ۴۷ سال است خلاص کردهایم و داریم مقاومت میکنیم آنها هم تا حالا هر دشمنی خواستند با ما کردهاند وگرنه خیلی زودتر از اینها میتوانستند مسئله را حل کنند و مردم دو کشور بیایند با هم روابط متمدنانهای داشته باشند، من مسئله را داخلی میبینم یعنی ما به دلایل ضعفی که در دستگاههای دولتیمان داریم مردم از داخل کشور راضی نیستند برای همین رسانههای خارجی میتوانند سوار این نارضایتیهای داخلی شوند و بعد فشارهای خارجی را به ما بیاورند مثال میزنم مردم خودرو را هر روز میبینند وقتی خودروی ما کیفیت لازم را نداشته باشد و گران باشد که من این را اصلاً مربوط به تحریم نمیدانم بیشتر مربوط به مسائل مدیریتی میدانم خوب مردم ناراحت هستند، چون همه سوار خودرو میشوند و همه راجع به آن صحبت میکنند، نکته بدتر از این بیمارستان، شما وارد بیمارستانهای دولتی به خصوص در شهرستانها بشوید پزشک نیست پزشک عمومی نیست چرا؟ چون ما به پزشک عمومی بها نمیدهیم این همه زحمت کشیده درس خوانده به او پول نمیدهیم حقوقی نمیدهیم که بایستد آنجا کار کند طرحشان که تمام شود رفتهاند بیرون، موقع طرحشان هم خوب کار نمیکنند چارهای ندارند ما از این مسائل زیاد داریم آیا مردم در مراجعه به ادارات راضی بیرون میآیند؟
سوال: یعنی شما معتقد هستید ما الان نه نیازی به آن جبهه متحد با چین و روسیه در مقابل آمریکا داریم، چون شما گفتید به راهکار خارجی معتقد نیستید.
عباسی: نه راهکار مبارزه با آمریکا را گفتم ولی در اینکه ما با کشورهای منطقه خودمان همسایگانمان به خصوص تعامل داشته باشیم تجارت کنیم با آنها در مجامع بین المللی همراه شویم این را قبول دارم مسئله چین و روسیه من به آن هند را هم اضافه میکنم در سالهای بعد یعنی اگر ما در آسیا به یک نتیجه برسیم که سه کشور منافع مشترک دارند یعنی ما با روسیه و چین باید ببینیم منافع مشترکمان چیست بر مبنای آنها برویم آنها را تقویت کنیم، برویم در پیمان شانگهای، در بریکس در اینها فعالیت کنیم دنبال یک جبهه جدید در مقابل غربیها باشیم و این هم باز یک شدتی بر ما خواهند کرد، میخواهند ما را جدا کنند حتی این طرح آمریکا هم که آمده این کنسرسیوم را مطرح میکند این باز به این جهت است که این شکست را در آسیا بیندازد در جبهه جدیدی که میتواند ایجاد شود، من بیشتر در موضوع داخلی و رفع تبعیض تاکید دارم اصلاح نظام حقوق و دستمزد، نمیشود که ارزش پول ملی ما به هر دلیلی بیفتد حالا کاسبان تحریم هستند هر کس این کار را میکند این اتفاق بیفتد و حقوق و دستمزد مردم تغییر نکند، ببینید همه فشار روی ما باشد تا بگوییم حقوق را اضافه کنید بگویند تورم میشود، ما تورم داریم همه اینها را داریم حداقل این باعث میشود مردم راضی شوند و جبهه خارجی تضعیف شود.