هدف اصلی امام حسن مجتبی(ع) از انعقاد صلح با معاویه، در واقع افشا کردن ماهیت نظام نیرنگ و فریب معاویه بود که تحت پوشش دین اسلام، ارزش های جاهلی را ترویج و رونق می داد.
امام حسن (ع) می خواست از نو، صفوف مخالفان را نظم بخشد و از هر فرصتی برای برانگیختن روح ایمان و تقوا در مردم بهره برداری کند تا مسلمانان و جامعه اسلامی از مدار اسلام خارج نشوند و روح اسلام و ارزش های اصیل آن بر جامعه حاکم باشد.
این مواضع امام اساس حکومت ظالمانه معاویه را به لرزه درمی آورد و روش مقاومت و آزادمنشی را به مخالفان می آموخت.
ماجراجویان خوارج و خیانت های یاران، امام حسن(ع) را ناگزیر به قبول صلح با معاویه کرد
ولی صلح نه به معنی آنکه امام با معاویه سازش کند و رفتارهای ظالمانه او را بپذیرد؛ بلکه بدین معنی که برای مدتی با معاویه قرارداد «متارکه جنگ» ببندد؛ زیرا اگر معاویه در جنگ پیروز می شد، همه آرمان های اسلام را از بین می برد و اساس اسلام را از هم می پاشید و مسلمانان راستین را از میان برمی داشت.
هادی کشتی اسلام
زندگی سراسر افتخار امام حسن مجتبی(ع) جلوه های زیبا و پرشکوهی دارد.
هفت سال در دامن پرفیض رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از چشمه های زلال نبوت بهره برد.
وحی الهی فکر و اندیشه او را شکل داد و اعماق وجودش را برای بهره دهی به درخت نونهال اسلام و جامعه مسلمانان آماده ساخت.
سی سال حوادث تلخ و شیرین پس از رحلت رسول خدا(ص) او را از تجربه های گران بهره مند ساخت و به سال چهل هجرت، هدایت کشتی اسلام، در سخت ترین موقعیت و طوفانی ترین دریا، در میان امواج سهمگین فتنه های اموی و جاهلی به عهده او گذاشته شد.
آن امام همام با کمترین آسیب و تلفات و بالاترین درایت و ذکاوت امت اسلام را رهبری کرد. توطئه های بزرگ و خطرناک بنی امیه را نقش بر آب کرد.
مانع نابودی اسلام و برنامه های حیات بخش آن شد و برخورد زیبای امام حسن(ع) در قصه صلح، افتخار بزرگی در تاریخ اسلامی بر جای گذاشت.