به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، مرکز چهارمحال و بختیاری؛ ایرانیان که در هر مرحلهای جلودار تمدن بودهاند، از زمانهای بسیار دور
(قبل از اسلام) براساس اسناد و کتیبهها و حجاریهای موجود، دارای پای افزارهای ساده و بدون ساق تهیه شده از پوست حیوانات و چرم بودهاند. لیکن پای افزار مورد نظر ما گیوه است که سابقه استفاده از آن در ایران به قرن یازدهم (دوره صفوی) برمیگردد.
البلخی (تاریخ نویس معروف) در سال هزار و ۱۰۵ میلادی متذکر میشود که، غندیجان در فارس، در صنعت گیوه بافی مشهور است و در سال ۱۲۰۴ میلادی جغرافینگار معروف، مستوفی، گیوه بافی آنجا را در اوج تکامل میداند. در مورد قدمت گیوه دوزی استان چهارمحال و بختیاری نیز منبع موثقی در دست نمیباشد، ولی باتوجه به اینکه کماکان از این پایپوشهای سنتی در استان استفاده میشو، د مشخص میگردد که دارای ریشه عمیق در سنت و فرهنگ استان میباشد که سرچشمه از قدمت چند صدساله میگیرد. طبق اظهار نظر اساتید کهنه کار این رشته میتوان قدمت گیوهدوزی به شکل فعلی را حدود ۳۰۰ سال تخمین زد.
** شهرستانهای شهرکرد و بروجن خاستگاههای "گیوه"
گیوه به عنوان یک پای پوش سنتی، تقریبا در اکثر مناطق ایران وجود دارد. چهارمحال و بختیاری در کنار دیگراستانهای غربی یکی از خاستگاههای گیوه در کشور است، که عمده گیوه این استان در شهرستانهای شهرکرد و بروجن تولید میشده است. علاوه براینکه
استاد کاران به تولید گیوه برای بازار داخل میپرداختند، این محصول متقاضیانی نیز در شهرهای اطراف داشته است. گیوه دوخته شده در این دو شهرستان از لحاظ کیفیت یکی از بهترین انواع گیوهها بوده، که بیشتر با نام گیوه ملکی شناخته میشود. گذشته گیوه در چهارمحال و بختیاری به دو دلیل اهمیت داشته است: ۱- زمستانهای طولانی ۲- استفاده عشایر برای پیاده رویهای طولانی و پیمودن راه کوچ.
قدیمیترین گیوه موجود در استان چهارمحال و بختیاری، گیوهای بچه گانه با کف چرمی است، که اکنون در موزه مردم شناسی قلعه چالشتر نگهداری میشود. این گیوه قدمتی ۸۰ ساله دارد.
با قدم زدن در "کوی نمدمالان" شهرکرد در گوشهای از "گذر صنایع دستی" مرکز چهارمحال و بختیاری، کارگاهی به وسعت کمتر از چهار متر مربع چشم هر رهگذری را به خود جلب میکند. این مکان "گیوه دوزی" که تنها محل تولید پایپوش سنتی مردمان این دیار است، محل گذران زندگی و فعالیت "استاد محمود رفیعیان دهکردی"، آخرین بازمانده از نسل گیوه دوزان دهکردی است.
آقای رفیعیان که از هشت سالگی شغل پدری و آباء و اجدادی خود را آغاز کرده است و حالا ۵۴ سال است که در این حرفه فعالیت میکند میگوید: در روزگارانی نه چندان دور حداقل ۲۰۰ "تخت کش" و "گیوه دوز" در شهرکرد فعالیت داشتند و عده زیادی از هنرمندان این رشته هم در روستاهای اطراف مشغول تولید این نوع پایپوش برای مردم بودند، اما از ۱۲ سال پیش تاکنون تولید کنندگان جانبی "گیوه دوزی" دیگر در شهرکرد فعال نیستند.
او میافزاید: حالا دیگربجز دامادم که به خاطر علاقه فراوانش به "گیوه دوزی"، آموزشهای لازم تولید بخشهای مختلف این هنرصنعت را فرا گرفته است دیگرفرزندانم حاضر به فعالیت در این شغل نیستند.
رفیعیان قیمت هر جفت "گیوه" در سال گذشته را شش میلیون ریال عنوان میکند و میگوید: امسال با ۵۰ درصد رشد قیمت هر جفت به هشت میلیون ریال رسیده است.
وی با اشاره به اینکه ماهانه ۱۰ جفت گیوه میدوزد میافزاید: درآمد ماهانه این میزان فروش کمتر از ۱۵ میلیون ریال و از دستمزد ماهانه کارگری هم کمتر است.
رفیعیان نداشتن بیمه، توان اقتصادی پایین و مشکلات جسمی را از جمله مشکلات خود در حوزه کاری بیان میکند وبا اشاره به اینکه نوسانات اقتصادی، نبود ثبات در بازار، گرانی مواد اولیه، کاهش قدرت خرید مردم و استقبال کم از محصولات صنایع دستی باعث شده تا بسیاری رشتههای صنایع دستی مانند "گیوه دوزی" با بیرونقی مواجه شود میگوید: اختصاص ۵۰ میلیون ریال تسهیلات سرمایه در گردش، تاثیر بسزایی برای رونق یک مغازه "گیوه دوزی" دارد.
جانشین معاونت صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری چهارمحال و بختیاری نیز میگوید: در گذشتهای نه
چندان دور بیشاز ۴۰ کارگاه "گیوه دوزی" در چهارمحال و بختیاری فعالیت میکرد، اما هم اینک هفت نفردر بروجن، یک نفر در فرخشهر و یک نفر در شهرکرد به "گیوه دوزی" مشغولند که البته هماینک بروجن در "گیوه دوزی" از شهرکرد و فرخشهر سبقت گرفته است.
حمیدرضا ملکوتی میافزاید: براساس پژوهشهای علمی "گیوه" به دلیل استفاده از الیاف طبیعی با منشأ گیاهی و حیوانی در تولید، یکی از طبیترین و استانداردترین پایپوشهای دنیا است.
کارشناس صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان چهارمحال و بختیاری هم گفت: هنر گیوه بافی چهارمحال و بختیاری یکی از ۱۲ اثر صنایع دستی ثبت شده این استان در فهرست آثار ملی کشور (در سومین همایش سراسری ثبت میراث فرهنگی در سال ۱۳۹۰) است.
محمدرضا طاهرپور با بیان اینکه این پای افزار با توجه به مواد مصرفی و شیوه ساختاری آن، دارای برتریهایی نسبت به سایر پای افزارهاست، اذیت نشدن پا به دلیل ساخت کف گیوه از پارچه نخی، عدم تعریق به جهت بافته شدن رویه با نخ و وجود منفذهای زیاد، سبکی وزن، عدم احساس خستگی در پیاده روی طولانی مدت، مناسب بودن بویژه برای فصل گرما، و زیبایی ساختار را از جمله این برتریها عنوان میکند.
او میگوید: گیوه علاوه بر استفادههای عمومی روستائیان، کشاورزان، دامداران و عشایر، حتی در گذشته در برخی نقاط شهری هم به عنوان کفش ویژه مجالس مهم و عمومی و یا کفش روفرشی مورد استفاده قرار میگرفته است.
محقق و کارشناس تاریخ هم با بیان سوابق تاریخی، کاربرد، مزایا و فواید گیوه، این پاپوش سنتی را محصول هم افزایی دانش بانوان هنرمندی که رویه آن را آماده میکنند و آقایانی دانست که با اتصال رویه گیوه به کف (تخت)، کار گیوه دوزی را انجام میدهند.
بابک زمانی پور، لنگه به لنگه نشدن و تمام پارچهای بودن، حالت پذیری و شکل گیری مناسب با پای افراد و تأثیر در سلامت این عضو به عنوان قلب دوم انسان را از ویژگیهای منحصر به فرد گیوه میداند و میگوید:، اما اغلب کفشهای امروزی باعث ناراحتیهای ارتوپدی در افراد میشود.
این محقق و کارشناس تاریخ میگوید: گیوه کفش و پای افزاری با دوام بالاست که حتی برای استفاده دو نسل و به عنوان ارثیه، از پدر به پسر منتقل میشود.
زمانی پور با اشاره به کاربرد خاکستر و سایش چوب ذرت برای شستشو و ضدعفونی کردن گیوه، گفت: گیوه کفشی است که پس از پاره شدن هم دور انداخته نمیشود چرا که توسط افرادی با عنوان پینه دوز، وصله و ترمیم شده و دوباره قابل استفاده خواهد بود.
وی با بیان اینکه کف و رویه این صنعت دستی از پارچه است که به روشهای مختلف تهیه میشود میگوید: تخت کفش با کوبیدن چرم و پارچههای غیر قابل استفاده ایجاد میشده است و این صنعت دستی نیاز به فناوری پیشرفته نداشته است.
این محقق گفت: استفاده از گیوه مورد استفاده وعلاقه همه مردم بوده است، ولی از هنگامی که کفشهای چرمی در کشور رایج و ورود کفشهای چینی ارزان قیمت به صورت گسترده وارد استان شد، استقبال از این کفش بسیار پایین آمد.
او میافزاید: عمر این کفش بسیار بالا است و در بسیار اوقات این کفش به نسل بعدی ارث میرسیده است و بیشتر معمولا از پدر به فرزندان ارث میرسیده و نکته قابل توجه ارث رسیدن گیوه به فرزندان از پدر این بوده است که با این عمل بزرگ شدن را به فرزندان آموزش میدادند.
حسن ابوالحسنی، پیرمرد گیوه دوز فرخشهری با گلایه از مهجوریت و بی توجهی به هنر گیوه دوزی، گفت: حاضر است برای احیاء و تولید این هنر صنعت سنتی، هر فرد علاقمند به فراگیری تولید آن را به طور رایگان آموزش و تجربیات یک عمر کار و تلاشش را در اختیار او قرار دهد.
*** میراث فرهنگی رشته "گیوه دوزی" را احیاء کند
گیوه دوز ۶۲ ساله شهرکردی از مسئولان اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری چهارمحال و بختیاری میخواهد: هنرصنعت "گیوه دوزی" را احیا کنند و این هنرصنعت به فراموشی سپرده شود و به پستوی خاطرهها برود.
رفیعیان میگوید: در حالی که "گیوه" در قدیم برای زنان، مردان و بچهها کاربرد داشت، اما با روی کار آمدن کفشهای جدیدتر لاستیکی به نام "شاردان پور" استقبال عمومی از "گیوه" کمتر شد.
پاشنه تخت، لچکی، لْنجه عقب و جلو، پاشنه قرمزعقب گیوه، لچکی چپ و راست بخشهای مختلف "گیوه" را تشکیل میدهند. "گیوه" انواع مختلفی مانند سُر، تخت لاستیکی و تخت ملکی دارد.
جانشین معاونت صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری چهارمحال و بختیاری میگوید: البته اکنون به علت گرانیها و نوسانات اقتصادی "گیوه" به کالایی لوکس و دکوری تبدیل شده که تنها افراد متمول و پولدار میتوانند خریداری کنند و دیگر استفاده عمومی ندارد.
ملکوتی با بیان اینکه احیای این هنرصنعتها جزو برنامههای اولویتداراداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری چهارمحال و بختیاری است میافزاید: با برگزاری دورههای آموزشی تخصصی، نمایش تولیدات "گیوه دوزی" از طریق برپایی نمایشگاههای صنایع دستی و متمرکز کردن تولید کنندگان میتواند در احیای سریعتر و بهتر این هنرصنعت مؤثر باشد.
او میگوید: ایجاد تنوع در تولیدات، کاربردی کردن محصولات، تقویت بازاریابی، اعمال برنامههای حمایتی و زمینهسازی برای افزایش
صادرات از مهمترین راهکارهای حفظ "گیوه دوزی" و جلوگیری از منسوخ شدن این هنرصنعت در چهارمحال و بختیاری است.
برای دوخت یک دست گیوه تخت کش، رویه باف یا رویه چین چرم ساز و گیوه دوز فعالیت میکنند. برای تهیه چرم مورد نیاز "گیوه دوزی"، ابتدا پوست گاو را درون قدحهای بزرگ میریزند و پس از چهار روز قرار دادن آن در آهک، در جوی آب شستشو میدهند تا آهک و موهای آن پاکسازی شود. سپس پوست گاو را به مدت ۴ روز در زاج و نمک میگذاشتند تا سفید و محکم شود.
پس از شستشو در جوی آب، پوست گاو مورد نظر را در آفتاب قرار میدهند و پس از خشک شدن آن، "پیه گاو" را در دیگ ذوب کرده و در مقابل نور خورشید به چرم تولیدی میزنند تا روغن خورده شود. محصول نهایی را در جوی آب قرار میدهند تا نرم و در "گیوه دوزی" استفاده شود.
زمان مورد نیاز برای تولید یک جفت "گیوه" را دو روز است. تخت "گیوه" از چرم و پارچه کرباس (لی) و رویه آن از نخ پنبهای تهیه میشود. برای "گیوه دوزی" نخها را مومکشی میکنیم تا محکمتر و بادوامتر در مقابل نفوذ آب باشد.
گیوه نوعی پاپوش تابستانی، سبک، راحت، بادوام، خنک، زیبا، مناسب و قابل شستشو و از جمله صنایع دستی مناطقی از ایران است که بیشتر مورد استفاده مردان مناطق روستایی و بویژه کشاورزان، دامداران و عشایر قرار میگیرد.
رویه گیوه توسط زنان و بوسیله انواع سوزنها (به جز سوزن خیاطی) و جوالدوز (سوزن ضخیم برای دوختن پارچههای سفت، گونی و پالان و جوال) بافته میشود.
استان چهارمحال و بختیاری با دارا بودن محصولات بی شمار و هنرمندان چیره دست و توانمند در رشتههای متنوع صنایع دستی، همواره به عنوان یکی از قطبهای مهم تولید صنایع دستی در کشور و حتی در جهان مطرح است.
مصنوعات صنایع دستی استان چهارمحال و بختیاری با تکیه بر سابقه تاریخی، ویژگیهای اقلیمی و طبیعی محیط زندگی و فرهنگ تولیدکننده و مصرفکننده ساخته و پرداخته میشود.
به همین دلیل اینگونه مصنوعات را کالاهایی فرهنگی میشناسند که علاوه بر عملکرد مادی حامل پیام فرهنگی و ویژگیهای قومی منطقهاند.
در چنین شرایطی لازم است حمایت از تولیدات به منظور حفظ و جذب بازارهای داخلی و خارجی صورت گیرد و یکی از عوامل استمرار تولید و نهایتاً بقای هنرهای سنتی و صنایع دستی و فرهنگ کهن این منطقه باشد.
کارشناسان این حوزه معتقدند؛ آموزش و فرهنگسازی، تنوع بخشی به تولیدات و به روز کردن آن، بازاریابی قوی، حمایت از هنرمندان و استادکاران این حرفه، برگزاری کلاسهای آموزشی گیوه دوزی توسط سازمان میراث فرهنگی استان از جمله راهکارهای احیای این هنردستی است.
آنچه مسلم است، ایران با فرهنگ پربار تاریخی همگام با تمدنهای کهن در حوزه هنرهای دستی از پیشتازان تاریخ به شمار میرود و امروز صنایع دستی یادگار همین گنجینههای ارزشمند تاریخی است که شایسته است با نگرشی نو ضمن حفظ و احیای این هنرها و غنابخشی به فرهنگ کشور در پرتوان کردن و رونق اقتصادی کشور پشتیبانی و پاسداری شود از همین رو حفظ این میراث ارزشمند و تداوم کاربری آن نه تنها وظیفه مسئولان مربوطه بلکه یک رسالت ملی است.