بررسی سیاست خارجی دولت ترامپ در منطقه غرب آسیا

پژوهش خبری صدا وسیما: بحران مالی سال 2008 میلادی واقعیت جدیدی را به دولتمردان آمریکایی نشان داد و آن کاهش قدرت آمریکا برای استمرار هژمونی اش در نظام بین الملل بود.با وجودیکه پس از سال 2014 نشانه های متعددی مبنی بر پشت سر گذاشتن بحران مالی در آمریکا ظهور کرد اما واشنگتن دریافته بود که دیگر توان تحمل هزینه های سنگین برای مداخله در تحولات جهانی را ندارد.به همین دلیل تصمیم گیران آمریکایی با الویت بندی مجدد مناطق مهم راهبردی برای آمریکا، توجه ویژه خود را به حوزه«پاسیفیک» معطوف کردند و منطقه «غرب آسیا» اهمیت کمتری در سیاست خارجی آمریکا پیدا کرد.

در سالهای اخیر آمریکا تلاش کرده است سیاست‌های خود در منطقه غرب آسیا را از طریق متحدان منطقه ای خود پیش برد.یکی از مهمترین دلایل کاهش اهمیت غرب آسیا از سوی آمریکا ظهور بازیگران جدیدی بود که آشکارا قدرت آمریکا را به چالش کشیدند. روسیه و چین دو کشوری بودند که عملا به مداخله در حوزه نفوذ آمریکا روی آوردند و آمریکا که توان اقتصادی کافی برای مقابله با نفوذ چین و روسیه را نداشت بناچار حضور این بازیگران جدید را به خصوص در غرب آسیا،آفریقا و آمریکای لاتین پذیرفت.امروزه منطقه غرب آسیا شاهد حضور قدرتهای متعددی است.حضور نظامی روسیه در سوریه،حضور اقتصادی چین در پهنه وسیعی از غرب آسیا و حضور اقتصادی،نظامی و امنیتی کشورهای فرانسه و انگلیس در حاشیه جنوبی خلیج فارس نشان می دهد دیگر آمریکا تنها قدرت تعیین کننده در منطقه نمی باشد.

در سال‌های اخیر آمریکا با پرهیز از مداخله مستقیم در غرب آسیا تلاش کرد منافع خود را از طریق متحدان منطقه‌ای‌اش تامین کند. سیاستی که نتیجه ملموسی برای آمریکا نداشته و کشورهای عرب مرتجع منطقه با وجود پرداخت صدها میلیارد دلار پول به آمریکا در دورة ترامپ با ابهام سیاسی و دیپلماتیک روبه‌رو شده‌اند و آمریکا و متحدانش در هیچ یک از بحران‌های منطقه غرب آسیا نتوانسته اند ابتکار عمل را در دست بگیرند.

متن کامل این مطلب در اینجا قابل دریافت است.
پژوهش خبری // علی ظریف