دبیرکل حزب الله لبنان: امام موسی صدر یک امت بود

هرچند در آن زمان اطلاعاتی درباره تلاش تروریست ها برای اجرای عملیات تروریستی وجود داشت، اما برخی توجه چندانی نشان نمی دادند. اطلاعاتی در اختیار بود که داعش خود را برای حمله و اشغال دو بخش در منطقه البقاع و به طور مشخص در منطقه بعلبک الهرمل آماده می کند و قصد دارد عده ای از ساکنان این دو بخش را بکشد و سایرین را به گروگان بگیرد تا با استفاده از این گروگان ها درباره زندانیانی که در زندان رومیه و دیگر زندان های لبنان دارد، مذاکره کند. داعش قصد داشت با این کار لبنانی ها را بترساند و شروط مشخصی را بر دولت لبنان مشخص کند. این روزها نیروهای حزب الله توانستند مستندات و سی دی هایی را به دست آورند که به خوبی تلاش های تروریست ها برای فراهم آوردن مقدمات حمله به این دو منطقه را آشکار می کند. بر اساس مستندات به دست آمده یکی از سرکردگان داعش از فراهم کردن مقدمات برای حمله به دو بخش رأس بعلبک و القاع که او آنها را بخش های صلیبی می نامید سخن می گفت. بنابراین روشن است که تروریست ها قصد داشتند فعالیت های تروریستی خود را در جرود با آغاز بهار به شکل فعال تر و قدرتمند تری از سر بگیرند.
ما تصمیم گرفتیم عملیات آزادسازی، را با آزاد کردن جرود عرسال و فلیطه آغاز کنیم. برای این کار ما با ارتش سوریه هماهنگ کردیم و همگان از این مساله خبر داشتند ما حتی به مسئولان دولتی نیز در این باره اطلاع دادیم. اگر دولت می خواست دست به چنین کاری بزند یعنی اگر به دنبال آزادسازی جرود عرسال در ماه ژوئیه بود ما در این باره هیچ مشکلی نداشتیم و ما هرچه را که در آن نبرد نیاز بود نیز ارائه می کردیم. آنچه من از آن اطلاع دارم این است که فرماندهان ارتش لبنان برای ورود به این نبرد آماده بودند اما ملاحظاتی که در تصمیم گیری های سیاسی وجود داشت مقداری تردید ایجاد کرد و تصمیمی برای مشارکت ارتش لبنان در این نبرد اتخاذ نشد و از این رو ما یعنی نیروهای مقاومت برای نبرد با تروریست ها در جرود عرسال حاضر شدیم و در جرود فلیطه نیز ما به همراهی ارتش سوریه برای مقابله با تروریست ها حضور پیدا کردیم. مسلماً تردیدی که برای مشارکت ارتش لبنان در نبرد جرود عرسال ایجاد شد ناشی از ضعف ارتش لبنان نبود بلکه به خاطر ملاحظات سیاسی بود.
ما عملیات جرود عرسال را آغاز کردیم و مأموریت خود را در مدت کمی با موفقیت به پایان رساندیم. ما مناطقی که جبهه النصره در جرود عرسال و جرود فلیطه اشغال کرده بود آزاد کردیم و اسیران گرانقدر خود را پیکر شهدای گرامی مان را بازپس گرفتیم. و همه شما شاهد این پیروزی بودید. ما در این نبرد 26 شهید دادیم. 
به هر حال ما از این مرحله عبور کردیم و شروع به آمادسازی خود برای مرحله آخر کردیم. ما به اطلاع همگان رساندیم که می خواهیم در این تابستان به این تهدید خاتمه دهیم.

سید حسن نصر الله گفت به ما گفتند دولت لبنان می خواهد تصمیمی بگیرد که ارتش لبنان وارد عمل شود تا بقیه بلندی های لبنان را آزاد کند، مثلاً آن قسمت هایی که جرود عرسال باقی مانده است، جرود رأس بعلبک و القاع را آزاد کند تا به مرزها برسد، ما در پاسخ گفتیم این نهایت سعادتمندی ماست که شما تصمیم به چنین کاری دارید، بفرمایید انجام دهید، ما در خدمت شما هستیم اگر در خاک لبنان کاری از دست ما بر می آید ما به روی چشم می گذاریم و آماده همکاری هستیم. اگر هم کاری با ما ندارید ما به هر حال در جبهه دیگر در کنار برادران مان در ارتش سوریه با تروریست ها می جنگیم. من تعبیری را به کار بردم و این سخن من به برخی مسئولان لبنانی منتقل شد، من گفتم «خوب است که پایان با سعادت این آزادسازی سرزمین لبنان به دست ارتش لبنان باشد»، خوب است پایان خوش فرجام این آزادسازی ها به دست ارتش لبنان باشد. شکر خدا این گونه نیز شد. عملیات فجر الجرود و عملیات ان عدتم عدنا در آن بامداد خوش یمن شنبه آغاز شد، این عملیات به صورت عملی با تحقق تمامی اهداف خود در روز دوشنبه بیست و هشتم اوت سال 2017 پایان یافت. همه خاک لبنان از لوث وجود تروریست ها پاک شد، مرزهای لبنان امن شد، إمارت داعشی ها سرنگون شد و طرح آنها نیز فروپاشید. در طرف سوریه نیز مناطق اشغال شده از خاک سوریه به طور کامل بازپس گرفته شد و این عملیات موفقیت آمیز بود. 

منطقه ای که گروه های تروریستی از همان آغاز این نبرد در درون خاک سوریه و لبنان بر آن مسلط شده بودند سه هزار و ششصد و هشتاد و چهار کیلومتر مربع بود. آنها در خاک سوریه دو هزار و نهصد و بیست کیلومتر مربع را در کنترل خود داشتند و در خاک لبنان آنها هفتصد و شصت و چهار کیلومتر مربع از کوه ها و بلندی ها و تپه های مشرف بر روستاهای منطقه البقاع را در کنترل خود داشتند که البته این ارقام می تواند برخی از لبنانی ها را شگفت زده کند. قبل از روز شنبه نوزدهم اوت سال 2017 یعنی تا قبل از عملیات فجر الجرود و عملیات ان عدتم عدنا، در درون خاک لبنان ششصد و بیست و چهار کیلومتر مربع مناطق تحت تصرف گروه های تروریستی آزاد شد، در عملیات های فجر الجرود و ان عدتم عدنا نیز 140 کیلومتر مربع که همچنان در اشغال گروه های تروریستی باقی مانده بود آزاد شد.
پس از بیان این اطلاعات مختصر، هم اکنون قصد دارم نکاتی پیرامون این حادثه تاریخی مهم اشاره کنم:
نکته نخست این است که دولت لبنان تصمیم به انجام عملیات فجر الجرود را گرفت و این یک تحول بسیار مهم محسوب می شود. این تصمیم نشانگر اعمال تصمیم های سیاسی حاکمیتی است و من در این باره هیچگونه تعارفی به خرج نمی دهم چرا که من قصد دارم همه چیز را بر اساس امانت داری و با دقت توصیف کنم و به خواست خدا از هیچ چیز نیز کم نخواهم گذاشت. صراحتاً بگویم این اعمال تصمیم سیاسی حاکمیتی یکی از موفقیت های عهد جدیدی است که میشل عون رئیس جمهور لبنان نماینده آن است، این مرد که من درباره آن گفته ام و به آن اعتقاد داریم، مردی است شجاع و فرماندهی مستقل است، او از هیچ کشور، یا سفارتی پیروی نمی کند و در برابر هیچ فشار و وسوسه و تهدیدی سر فرو نمی آورد. من امروز این سخن را به عنوان یک امانت تاریخی درباره او می گویم.
وقتی که در نبرد عرسال که در ماه ژوئیه انجام شد پیروزی برای ما رقم خورد، آمریکایی ها به مسئولان لبنانی پیام ناراحتی و خشم خود را اعلام کردند و گفتند نباید به حزب الله اجازه انجام چنین عملیاتی داد. وقتی حکومت لبنان تصمیم گرفت ارتش قهرمان لبنان اقدام به آزادسازی سایر مناطق تحت اشغال لبنان در جرود عرسال، رأس بعلبک و القاع و الفایکه کند، آمریکایی ها دوباره آمدند و از مسئولان لبنانی خواستند که این عملیات نظامی صورت نگیرد و بر آنها فشار آورند و تهدید کردند که اگر حکومت لبنان اقدام به اجرای این عملیات نظامی بکند کمک های خود را به ارتش لبنان قطع می کنند. این ها اسرار محسوب نمی شود و ملت لبنان حق دارد که از این واقعیت ها آگاه شوند تا اینکه بتوانند دوست را از دشمن و مخلص را از دغلکار بازشناسد و بدانند که چه کسانی سواستفاده می کنند، چه کسانی با خون ها و سرنوشت ما بازی می کنند. یعنی ای اهل بقاع و ای اهل بعلبک الهرمل و به ویژه شما اهالی رأس بعلبک و الفایکه و العین و القاع و الهرمل، یعنی همسایگان داعش بدانید که آمریکا نمی خواست که داعش از بلندی ها و تپه های و کوه های منطقه شما بیرون برود. وقتی آمریکایی ها نوعی اصرار در انجام این عملیات دیدند. راهی ندیدند جز اینکه درخواست به عقب انداختن این عملیات برای سال آینده بکنند. یعنی آمریکا درخواست کرد یک سال دیگر هم کاری به اینها نداشته باشید و در این یک سال خداوند عالم است که چه اتفاقی خواهد افتاد. داعشی که که برای اشغال رأس بعلبک و القاع نقشه می ریخت چه می توانست سر البقاع و کل کشور بیاورد. این هایی که چنین رفتاری می کنند این همان آمریکایی ها هستند.
این برای ما امتیازی است که هم اکنون از رئیس جمهوری مانند میشل عون برخورداریم. آنچه هیبت دولت را حفظ می کند این است که خودش تصمیم گیرنده باشد. اگر دولت از تصمیم انجام عملیات در جرود منصرف می شد دیگر نه دولتی داشت و نه ارتشی و نه هیبتی برایش می ماند و نمی توانست اعتماد از دست رفته به دولت و نهادهای دولتی را بازگرداند یعنی همه چیز برایش تمام می شد. چنانچه تصمیم گرفته بودند که بر خلاف مصلحت ملی و امنیتی که برای مردم ما و ملت ما بویژه در روستاهای مرزی در منطقه البقاع وجود داشت عمل کنند یعنی کشور حاکمیت دار، مستقل، آزاد و دارای حق تصمیم گیری به صورت مستقل دیگر وجود نداشت.
میشل عون رئیس جمهور لبنان شورای دفاع عالی را با حضور نخست وزیر و وزرای مرتبط و فرماندهان نظامی و امنیتی تشکیل داد و تصمیم لبنانی قاطعی اتخاذ شد یعنی یک تصمیم سیاسی حاکمیتی. همچنین از سر انصاف باید بگویم که کابینه سعد الحریری نخست وزیر لبنان نیز با انجام این کار موافقت کرد و در این راه نیز گام برداشت، باید انصاف داشت و این چیزها را گفت. موضع رئیس پارلمان که دیگر نیز به بیان ندارد و موضع او کاملاً مشخص است. 
بنابراین ما در برابر تجربه جدیدی در لبنان قرار داریم، در این تجربه جدید تصمیم سیاسی حاکمیتی اتفاق افتاد و این آغازی نوید بخش است، از این جا بازگرداندن حاکمیت دولت و اعمال حاکمیت در تصمیم گیری های سیاسی آغاز می شود، چرا که حکومت تصمیمی شجاعانه و با جرأت اتخاذ کرد تصمیمی که با مصلحت ملی بزرگ همخوانی داشت. این تصمیم صرفاً با مصلحت حزب الله منطبق نبود، مصلحت حزب الله چه می توانست باشد، یک روز سخن از مصلحت حزب الله گفتید و مدعی شدید که مصلحت حزب الله در این است که تروریست ها در کوه های لبنان حضور پیدا کنند یک روز دیگر هم مدعی شدید که مصلحت حزب الله در این است که تروریست ها از کوه های لبنان خارج شوند. بالاخره موضع تان را مشخص کنید این قدر تناقض نداشته باشید.
این مساله می تواند خشم آمریکایی ها را از نتایج عملیات های فجر الجرود و ان عدتم عدنا تفسیر کند. ما همچنین منتظر یک تصمیم حاکمیتی دیگر هستیم زیرا همچنان یک سرزمین اشغال شده دیگر باقی مانده است. همچنان که میشل عون در مراسم اداره کل امنیت عمومی لبنان نیز گفت هنوز بخشی از خاک لبنان تحت اشغال اسرائیل قرار دارد، عون از مزارع شبعا و تپه های کفرشوبا سخن گفت.
امروز در جشن آزادسازی دوم و به خاطر تکمیل آزادسازی نخست، ما از حکومت لبنان می خواهیم گامی در جهت آزادسازی مزارع شبعا و تپه های کفر شوبا بردارد. ما از حکومت لبنان می خواهیم با اتخاذ تصمیمی حاکمیتی در این جهت گام بر دارد. ما از آنها نمی خواهیم که به اسرائیل اعلام جنگ بدهند یا با اسرائیلی ها وارد جنگ شوند بلکه ما از آنها می خواهیم که جدی باشند، ما می خواهیم که حکومت لبنان اعلام کند همچنان بخشی از خاک ما در مزارع شبعا و تپه های کفر شوبا اشغال شده است و این طرح ما برای آزادی این سرزمین و بازپس گیری آن است. 
ما در حزب الله امیدهای بسیاری به این بسته ایم که این موفقیت در دوران میشل عون محقق شود.

نکته دوم این است که ارتش لبنان و فرماندهانش اقدام بزرگی را انجام دادند که باید از آن قدردانی کرد و به بزرگی این اقدام اذعان کرد. ما می گوییم که باید اعتماد سیاسی به توان ارتش لبنان در به دست آوردن موفقیت و دست زدن به ماموریت های دشوار و خطرناک آن هم به صورت حرفه ای و دقیق و درست افزایش یابد این اعتماد باید در نزد تصمیم گیرندگان سیاسی افزایش یابد تا جایی که وقتی می خواهند تصمیمی بگیرند نترسند، نباید از زیان ها و هزینه های این تصمیم بترسند. ارتش لبنان و فرماندهان میدانی ارتش ثابت کردند آنها شایسته چنین اعتمادی هستند. حمایت از ارتش لبنان برای افزایش توانایی های این نهاد خواست قدیمی ماست. این مساله توان لبنان برای مقابله با همه خطرات را افزایش می دهد. تقویت ارتش باعث نمی شود که مثلث طلایی ارتش، ملت، مقاومت کنار زده شود بلکه بر طراوت و درخشندگی این مثلث می افزاید زیرا هرچه ارتش توان خود را افزایش دهد و هرچه مقاومت توانمندی های خود را افزایش دهد ما ملت لبنان باز هم نیازمند آن خواهیم بود که توان بیشتری داشته باشیم آن هم وقتی از حمایت از لبنان در برابر تهدیدهای اسرائیل و طمع ورزی های اسرائیل سخن می گوییم باید توانمندی های خود را افزایش دهیم. همچنان که نبیه بری رئیس پارلمان گفت یک گروه واپس گرا پیدا شده که دست خود را به سوی همه چیز، آب، نفت، گاز و مرزها دراز کرده است. کسی که گمان کند ما به دنبال یک ارتش ضعیف هستیم در اشتباه به سر می برد. 
همچنین باید ارتش لبنان خارج از درگیری های سیاسی باقی بماند. برای سلامت لبنان و میهن ارتش باید مورد اجماع ملی باقی بماند. هرکس از ارتش لبنان به عنوان سپری برای هدف قرار دادن مقاومت استفاده کند یا هرکس که از مقاومت به عنوان سپری برای هدف قرار دادن ارتش استفاده کند چنین کسی دارد به ارتش بد می کند. اجازه دهید ارتش به دور از درگیری های سیاسی باقی بماند و شما نیز به دنبال سپرهایی غیر از ارتش باشید.
نکته سوم اینکه انصاف ما را وا می دارد که از نتایج این نبرد بسیار زیاد تقدیر کنیم، جانفشانی های ارتش سوریه از آغاز کار تا پایان کار قابل تقدیر است، ارتش سوریه تعداد زیادی شهید داد و به خاطر ما جنگیدند، آنها به درخواست ما و به خاطر لبنان جنگیدند. آزادسازی بلندی های فلیطه و آزادسازی بلندی های جراجیر و قاره اولویت کنونی سران سوریه نبود. آنها مشغول نبردی در سراسر سوریه هستند آنها اولویت های مبارزه ای در جاهای دیگری دارند. ما پیش سران سوریه رفتیم و به آنها گفتیم ما خواهان یاری شما هستیم تا ما کار تروریست ها را در این بلندی ها و مرزها یکسره کنیم زیرا آنها تهدید و خطر محسوب می شوند و باعث فرسایش نیروها می شوند ما دلایل متعددی برای آنها مطرح کردیم و آنها خارج از اولویت های شان با این مساله موافقت کردند. ارتش سوریه هیچ نظری راجع به اینکه نیروهای جبهه النصره به ادلب بروند یا در بلندی های عرسال کشته شوند نداشتند و یا همه داعشی ها در قلمون غربی کشته شوند یا اینکه به جای دیگری منتقل شوند؛ سران نظام سوریه هیچ نظری در این باره نداشتند بلکه این جابه جایی سران سوریه را در تنگنا قرار می داد. زیرا این نخستین باری بود که آنها در سوریه نیروهای داعش را جا به جا می کردند. ما درخواست کردیم که ارتش سوریه به ما در تعیین سرنوشت سربازان لبنانی ربوده شده کمک کند. ما بدون این کار نمی توانستیم به سرنوشت نظامیان ربوده شده لبنانی پی ببریم ما برای گرفتن این موافقت ها تلاش کردیم و خود من برای گفتگو درباره این مساله پیش بشار اسد رئیس جمهور سوریه رفتم و به او گفتم جناب رئیس جمهور منابع متعددی به جستجو برای تعیین سرنوشت نظامیان ربوده شده لبنانی بر آمده اند، ما برخی از منابع که نزد اداره امنیت عمومی بودند را آوردیم و از آنها بازپرسی کردیم اما چیزی محقق نشد. منابعی از ارتش لبنان را مورد بازپرسی قرار دادیم که باز هم تغییری ایجاد نشد. خود حزب الله منابعی در اختیار داشت که آنها را مورد بازپرسی قرار دادیم باز هم چیزی مشخص نشد. برخی از افراد تسلیم شده را آوردیم؛ اما با همه این دقت ها باز هم چیزی مشخص نشد. اگر این نبرد پایان یابد و سرنوشت نظامیان ربوده شده لبنانی مشخص نشود این یک مشکل بزرگ سیاسی و انسانی برای ما رقم می زند بنابراین از شما می خواهیم که این خدمت را به ما ارائه دهید. بشار اسد رئیس جمهور سوریه گفت این مساله برای من مشکل است و مرا در تنگنا قرار می دهد اما به هر حال هیچ مشکلی ندارد. به ایشان گفتم ما چطور با تروریست ها مذاکره کنیم. گفت اگر دولت لبنان بخواهد گفت و گو کند باید این مساله را به صورت رسمی درخواست کند اما اگر شما حزب الله می خواهید گفت و گو کنید که دیگر مشکلی در کار نیست. بر همین اساس هم ما به مذاکره با گروه های تروریستی پرداختیم و در نهایت از شر آنها رهایی پیدا کردیم. سران سوریه این تنگنا را به جان خریدند. آنها به خاطر لبنان این تنگنا و دشواری ها را تحمل کردند. 
به هر حال ما امروز در عید آزادسازی دوم به سران سوریه و شخص بشار اسد و همه برادران سوری مان به ویژه ارتش عربی سوریه به خاطر مشارکت حقیقی و ریشه ای شان در به ثمر رساندن این آزادسازی تقدیر می کنیم. 
در همین راستا عنوان هماهنگی با سوریه را مطرح می کنم. برخی از افراد پنداشته بودند که وقتی ما از هماهنگی با سوریه صحبت می کنیم و به انجام این هماهنگی ها دعوت می کنیم به دنبال این هستیم که این مساله را به دولت لبنان تحمیل کنیم. نه این گونه نیست ما نظر خود را ابراز می داریم. برخی از افراد به صورت تند و زشتی علیه هماهنگی با دولت سوریه سخن گفتند اما ما این گونه نبودیم بلکه اعلام کردیم این نظر ماست و این مصلحت لبنان است و این مصلحت امنیتی و سیاسی لبنان است. ما به هیچ کس فشار وارد نمی کردیم و نخواستیم که دولت را در منگنه قرار دهیم و مجبورش کنیم که یا باید با سوریه هماهنگی انجام دهی یا اینکه ما دولت را سرنگون می کنیم که ما به هیچ وجه چنین مساله ای نداشتیم. ما می خواهیم که دولت به کار خود ادامه دهد این گزینه در دست ماست و منافع لبنانی ها را در وضعیت کنونی محقق می کند. اما باید چیزی را اضافه کنم، ما می گوییم شما به صورتی آرام، عاقلانه ،موضوعی و با حفظ ارزش لبنانی ما به مسائل بنگرید، اگر چنین نگاهی داشته باشیم می بینیم که رابطه داشتن با سوریه برای ما بهتر است زیرا که پیش از ما تعدادی از کشورهای دنیا رابطه با سوریه را از سر گرفته اند. فرانسوی ها رابطه خود را از سر گرفته اند. انگلیسی ها و آلمانی ها و به طور کلی اتحادیه اروپا رابطه شان را با دولت سوریه از سر گرفته اند. و در این میان اگر کسی بخواهد برای از سر گیری رابطه شرطی بگذارد این فرد بشار اسد است نه اینکه ما بخواهیم شرط بگذاریم. آمریکایی ها نیز اولویت نخست شان پایان دادن به داعش است آنها اولویت دیگری ندارند. مخالفان سوری نیز وارد فضای جدیدی شده اند. و برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس به صورت زیر میزی اقدام به برقراری رابطه با سران سوریه کرده اند. از من می شنوید باید به دور از درگیری ها موجود در منطقه ما لبنانی ها عاقلانه بیاندیشم، و به دور از درگیری هایی که در منطقه جریان دارد منفعت خود را در نظر بگیریم. درباره رابطه با سعودی ها ما در قبال این رابطه موضع داریم اما اگر شما می خواهید بروید و دنبال رابطه با سعودی باشید، بروید اما ما هم به دنبال برقراری رابطه با سوریه هستیم در حالی که شما نسبت به سوریه موضع دارید. شما می گویید که منفعت ملی می طلبد که فلان نوع از روابط با کشورهای حوزه خلیج فارس را داشته باشیم و ما نیز می گوییم که مصلحت ایجاب می کند که این نوع از روابط با سوریه داشته باشیم. امیدوارم حکومت لبنان تصمیمی حاکمیتی به دور از نگاه به سفارت خانه های آمریکا، کشورهای حوزه خلیج فارس و کشورهای اروپایی اتخاذ کند. زیرا همه کشورها دارند به روابط شان با سوریه سر و سامان می دهند و این ماییم که از قافله جا مانده ایم.
نکته چهارم این است که مسلماً در جشن آزادسازی دوم همچنان که در جشن آزادسازی نخست و در پیروزی نبرد سی و سه روزه شاهد آن بودیم، باید نقش ایران را مد نظر داشت و از این کشور تشکر کرد. می بایست از سران ایران، رئیس جمهور این کشور، دولت این کشور و ملت و پارلمان ایران و نیروهای مسلح و سپاه پاسداران تشکر کرد همچنین باید از فرد فرد ملت عزیز ایران، بزرگوار و بخشنده تشکر کرد، از آنها باید به خاطر حمایت شان از مقاومت، سوریه و عراق تشکر کرد. عراقی که این روزها پیروزی های بزرگ و درخشانی را محقق کرده است. آزادسازی کامل بخش تلعفر و در نتیجه کل استان نینوا بخشی از این پیروزی است. استان نینوا شاهد دست زدن داعش به بدترین جنایت ها به نام اسلام بود. آنها دست به کشتار دستجمعی می زدند و مرتکب جنایت می شدند، زنان را به اسارت می گرفتند و مساجد و کلیساها را تخریب می کردند. ما از ایران برای کمک هایی که به سوریه ارائه داده است؛ تشکر می کنیم. ما از آمادگی همیشگی ایران برای حمایت بی قید و شرط از ارتش لبنان تقدیر می کنیم. همگان می دانند که ایران پیامدهای این موضع گیری را در مقابله با این طرح آمریکایی- اسرائیلی- تکفیری که داعش و جبهه النصره نماینده آن هستند به جان خریده است.